❤eshgh amigh❤

فرصت ها بسیار کم اند قدر یکدیگر را بدانیم

❤eshgh amigh❤

فرصت ها بسیار کم اند قدر یکدیگر را بدانیم

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حسادت» ثبت شده است

میدانی چیست

حسودی ام میشود

ولی این بار نه به آدم های دور و برت

نه به پدر و مادری که عاشقت هستند!

نه به راننده ی تاکسی که از آینه نگاهت میکند!

حتی به قطرات باران و دانه های برفی که روی صورتت می افتند هم 

حسادت نمیکنم این بار!

امروز به چتر توی دستت

عینک روی چشمت

به گلوبندت

پیراهنت

به انگشترت حسادت نمیکنم!

این ها بماند برای بعد...

امروز حسادتم میشود به خدا

دوست دارم بدانم چه حالی داشت

چه عشقی کرد

چه لذتی برد

تو را که داشت خلق میکرد!

اصلا بگو ببینم

وقتی تنها بودید چه گفتید به هم؟


  • zoha .roz